نبوده ای که ببینی چه شد دراین کشور
نبوده ای که ببینی حرامی کافر
نبوده ای که ببینی بدشت ابادان
هزار لاله پرپر تمامشان بی سر
نبوده ای که ببینی بریده سر کودک
گفت زخون و ترکش بدامن مادر
نبوده ای که ببینی به پیش چشم پدر
نمودهاند به دامن خواهر
نبوده ای که ببینی امام جمعهی شهر
سرش بداد برای نجات یک دختر
نبوده ای که ببینی سه ساله طفلان را
نمودهاند زنده بگور درکنار یک سنگر
نبوده ای که ببینی چرا مادر وطفل
بریده دستی و بریده ازمادر
نبوده ای که ببینی میان یک دخمه
زدشنه طفل یتیمی شدهاست پاره جگر
ازاین همه غم وظلم وستم نگفته کسی
ازاین همه ونکبت نداده اند خبر
زبان گرفته ام ولکنت زتلخی این جنگ
چنین جنایت وجنگی ندیده است بشر
نبوده ای که ببینی کنار سجاده
خسوف کرده چوخورشید مهربان مادر
نبوده ای که ببینی چگونه ناموست
اسیر فتنه وشر شد به شهر خرم شهر
هنوز لکه این ننگ مرا زند اتش
بسوزم از غم و اندوهی بهوش جان پسر
ببینی ,ای ,یک ,مادرنبوده ,غم ,بریده ,که ببینی ,ای که ,مادرنبوده ای ,زتلخی این ,این جنگچنین
درباره این سایت